۱۳۹۳ بهمن ۱۲, یکشنبه

تاملی بر مقوله انسان وآزادی

 آزادی  نماد هستی وبودن 

آزادی زیبا ودوست  داشتنی  است ونمادی از هستی وبودن  پویایی _ وقتی ما پرواز یک پرنده را دراسمان مشاهده می کنیم گاهی  آرزو می کنیم که کاشکی ماهم هماننده آن پرنده آزاد ورها بودیم _ هرکجا که می خواستیم پرواز می کریم _ هرگاه خسته می شدیم برشاخ های یک درخت می نشستیم و هرکجا را مقصد نشان می گرفتیم بدون هیچ مانع و سدی بدانجا می رسیدیم _ درهیچ کجا مارا متوقف نمی کردند و مجوز ورود نمی خواستند و ما به  همه جهان را بدون هیچ مشکلی سفر می نمودیم .
اینگونه امید وارزوها زیباست ولی فقط برای پرندگان آزاد _ وقتی ما بعنوان " انسان " ازاین دنیای زیبا ودلچسب جدا شده وبه خودی خود می رسیم درمی یابیم که دنیای ما تا چه حد از دنیای پرندگان آزاد دور است 
انسان بااینکه خودرا برترین موجودات روی کره خاکی تصور کره وبدان می بالد گاهی چنان موانع و سدها اورا درخود می گیرن که تنها می تواند به آزادی پرندگان قبطه بخورد 
آزادی واسارت 
درمقابل واژه زیبا وشگفت آزادی  کلمه " اسارت " ایستاده است و ما انسان ها هرکدام بنوعی اسیر هستیم _ اسیر باورهای نادرست _ اسیر تخیلات واهی _ اسیر سنت های دست وپاگیر _ اسیر عادت های زیانبار _ واسیر لقعه ای نان برای جلوگیری از مرگ _  ما انسان ها گاهی  با نبوغ خود همین پرندگان آزاد را به اسارت می گیریم و به قفس می اندازیم _ ما شکوه وگلایه این اسیران قفس را " چه چه وخواندن " تلقی می کنیم _راستی چه  فرقی است  بین کوچه باغی خواندن آن زندانی درسلول و چه چه دلگیرانه یک  قناری درقفس ؟ 
  

آیا آزادی باید دارای حد ومرز باشد ؟
درمقوله آزادی وحد ومرز داشتن آن سخن های بسیار گفته اند _ حاصل کلام آنکه آزادی باید دارای حد ومرز باشد وحد ومرز آنرا مقوله ای بنام  " قانون " مشخص می کند _ پس گرچه همه می توانند وباید در آزادی زندگی کنند گرچه بنا برتعریفی کامل از مرزبندی آزادی این جمله بیسار دقیق وگویاست که " آزادی هرکس زمانی تمام می شود که آزادی یگران آغاز می شود " ییعنی اینکه همه افراد یک اجتماع تنها  در حد ومرزی که قانون مشخص نموده است آزاد هستند .
آزادی _ قانون _ مذهب واجتماع 
بنا بر آخرین دست آوردهای علمی بشر آزادی درچهارچوب قوانین معنا پیدا می نماید _ البته قوانینی که برپایه آخرین دست یافته های علمی بشر بوده و با دانش وخردمندی سازگار باشد _ باچنین فرضیه های اثبات شده ای " دستورات دینی _ مذهبی  _ آئینی نباید ونمی توانند دست مایه قوانین باشند چراکه تئوری های دینی _ آئینی متعلق به سده ها وهزاره های گذشته بشر هستند وبهمین دلیل امروزه با دست آوردهای علمی امروزه بشر هیچگونه سنخیت ونزدیکی نداشته ودرتظاد با دستاوردهای علمی بشر می باشند
گرچه مبلغان ومبشران دینی _ آئینی تلاش می کنند تا با کمی تغییر وتفسیروتوجیه دستورات دینی را سازگار با دستاوردهاوتجربه های عملی بشر امرور سازگار نشان دهند ولیکن از آنجا که برپیکر این تئوریها " لباس مقدس " پوشانده شده  ودرکلیت و وموارد پایه ای این باورها نمی توان تغییر داد این کوشش ها بی ثمر ونتیجه بوده است وانسان امروز که از دوران های ماقبل خردمندی _ حکومت دینی وو...... گذشته است تحت هیچ عنوان حاضر به قبول وپذیرش این تئوری های قدیمی و ناکار آمد دردنیای امروز نیست _ قوانین دینی را می توان تنها بعنوان سنت های دیرباز _ درمحدوده خصوثی افراد دین باور تعریف نمود _ برای نمونه خانه ویا مراکز مذهبی  تنها مکان های مجاز برای تبلیغات دینی می توانند محسوب شوند و صدالبته تاجایی که اینگونه تبلیغات هم به دور از فرهنگ خشونت باشند وهم اینکه هیچگونه مزاحمتی برای سایر افراد جامعه ایجاد ننمایند_ چراکه جامعه مکان وملکی است " مشا " و مشترک ومتعلق به همه افراد یک جامعه چه مذهبی وباورمند وچه غیرمذهبی وبدون اعتقاد 
دین و عقاید دینی وجمعیت دیندار  تا آنجا قابل احترام هستند که در مکان ومحدوده تعین شده خویش  تلاش نمایند وطبعا جامعه ( کوچه وخیابان ومراکز همگانی ) نمی توانند ونباید جولانگاه طرفداران یک ویا چند دین ومذهب باشد _ افراد غیر مذهبی از جامعه همان حق را دارند که دین داران  و معتقدان به مذاهب وائین ها ی مختلف و سهم هریک باید توسط دیگری به رسمیت شناخته شده ومورد احترام قرارگیرد ......
پدرام میرپارسی ( رگ تاک ) 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر